سفر و دوستان جدید
سلام به همه مهربانها
امروز در مورد دوستهای جدیدی که توی سفر پیدا کردم براتون می نویسم
یکی از دوستهایی که پیدا کردم پسر دختر عمو سمیرا به اسم رادمان است رادمان 5 ماهشه و از من کوچولوتره رفتیم خانه شان و من باهش بازی کردم خیلی بانمکه ماشالله چندتا از عکسهایی را که با هم گرفتیم می گذارم تا شما هم دوستم را ببینید:
یکی از دوستهای دیگه ای که پیدا کردم فرشته کوچولو دختر خاله پریزاد است که 2 سال و 6 ماهشه و خیلی مهربون و دوست داشتنیه با من کلی بازی کرد و اسباب بازیهایش را به من داد و خلاصه کلی با هم جور شدیم:
دوست دیگه ای که پیدا کردم دینا خانم دختر عمو آرش و خاله مریم است که خیلی نازه و با من مهربانه و خانه شان به من خیلی خوش گذشت:
دوست دیگه ای که پیدا کردم آقا پویا نوه خاله بهیه بود که با من خیلی مهربون بود و اسباب بازیش را به من هم داد و با هم کلی بازی کردیم:
دوستان دیگه ای که پیدا کردم آقا شهریار و آقا شمیسا بودند که خیلی پسرهای خوبی بودند وهمش بازی می کردند و من ذوق می کردم با هم شطرنج بازی می کردند قرار شد وقتی من بزرگ شدم به من هم یاد بدهند: