توی این مسافرت من جشن امام زمان هم رفتم مولودی بود و و دعا و چندتا خانم و آقا دف می زدند من هم با دقت نشستم و نگاه کردم متاسفانه عکس نگرفتم ولی فیلم دارم اما چون به جز خودم عموها و خاله های دیگه ای هم توی فیلم هستند و من از آنها اجازه نگرفتم که فیلم را توی وبلاگ بگذارم نمی تونم فیلم را براتون بگذارم . بعد هم به همه نی نی های توی مجلس هدیه دادند به من هم یکفته جق جقه جایزه دادند آخه من پسر خوبی بودم و اصلا از صدای دف نترسیدم و تازه با کنجکاوی هم نگاه می کردم عو جواد و خاله مهوش و خاله مژگان مهربانامه خیلی به من محبت کردند و جشن قشنگی هم گرفته بودند و عمو هادی هم همش با من بازی می کرد ...