هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

من هورادم

خاطرات

1389/12/5 13:53
نویسنده : مامان و بابا
598 بازدید
اشتراک گذاری

تصمیم گرفتم کمی از خاطراتم براتون بگم 

من توی بیمارستان صارم به دنیا آمدم وقتی آمدم همه جا تار بود اما آرام آرام بهتر شد من الان با مامان بابام زندگی می کنم اما مامانی و بابایی و عمه و عموم هم توی آپارتمان ما هستند و من هر روز با آنها بازی می کنم و با همیم ولی مامانی و بابایی دیگم و دائیم شیراز هستند.

من الان ۲ تا دندان دارم فک پایین که خیلی تیز هستن

نمی دونم چرا بعضی وقتها وقتی شیر می خورم مامانم جیغ می زنه اما فکر کنم به دندونم ربط داشته باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان قندعسل
2 اسفند 89 11:41
سلام پسرگلی...خوش به حالت چقدر دوروبرت عزیز هست
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من هورادم می باشد