سال جدید
سلام
سال جدید و عید چه چیز با مزه ای است شب مامان بابا حمامم کردند و لباس نو تنم کردند و من را خواباندند گفتند تو کوچولو هستی نمی خواهد موقع سال تحویل بیدار شی صبح که بیدار شدم دیدم مامان روی میز یک عالمه چیزهای خوشکل گذاشته و بهش می گن سفره هفت سین من با سفره عکس گرفتم و یک چیزهایی هم به عنوان عیدی گرفتم که خوردنی نبود چون هر چی کردم تو دهنم مزه نمی داد خلاصه من کلی با سبزه و گلهای روی میز بازی کردم بعد رفتم خانه مامان جون باباجون آنجا همه مرا بوسیدند و همه خوشحال بودند و کلی هم از مامان جون و بابا جون و عمه و عمو عیدی گرفتم ظهر مامان جون سبزی پلو با ماهی درست کرده بودند اما من سوپ ماهیچه خوردم قرار شد وقتی من بزرگتر شدم به من هم بدهند بعد همه با هم رفتیم خانه فامیل عید دیدنی و من کلی آدمهای جدید دیدم و شب برگشتیم خانه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی