اولین پیک نیک
توی سال جدید و تعطیلات یک روز همه تصمیم گرفتند بریم پیک نیت
خلاصه سوار ماشین شدیم و رفتیم یک جایی پراز درخت و یک عالمه آب هم بود که مامان می گفت رودخانه است خلاصه هوا خیلی تمیز و خوب بود ولی خیلی سرد بود مامان یک عالمه لباس تن من کرده بود من اصلا تکان نمی تونستم بخورم حتی دست و پام را نمی تونستم خم کنم کلی نق زدم .بابا جون و بابا و عمو آتش درست کردند و ما آنجا نهار خوردیم بعد هم آمدیم خانه این بود اولین پیک نیک من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی