هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

من هورادم

صدای خنده آقا هوراد در انتهای 9 ماهگی

با سلام به همه مهربانهایی که به ما سر میزنند ببخشید که چند روزه ما نیستیم یک کم گرفتار بودیم از دوستانی که احوال من را پرسیدند ممنونم ما خوبیم ممنون مهربانها. این صدای خنده من است وقتی که با بابایی بازی می کنم آخه باباجون و من پایه ایم و حسابی با هم بازی می کنیم و حسابی خوش می گذرد و من می خندم جای همه نی نی ها خالی خیلی خوش می گذره.     ...
10 تير 1390

فضول شدم

سلام به همه مهربانها این روزها من حسابی راه افتادم و حسابی شیطنت می کنم و خوش می گذره با سرعت زیاد چهاردست و پا میرم (به قول شیرازیها گاگله ) و مامان همش داره دنبال من می دوه بازی خوبیه ، هر لبه ای که پیدا می کنم دستم را بهش می گیرم و بلند می شم ، تازه فهمیدم روی مبل و میز و ... چه چیزهای خوبی پیدا می شه مامان هم دست من به هر جا می رسه اسباب آنجا را جمع می کنه ،کشوهای میز را باز می کنم مامان قفل می کنه ، کوچکترین چیزی روی زمین پیدا کنم میکنم توی دهنم ببینم چه مزه ای است حتی مو مامان همش داره جارو می کنه ، اگر چیزی را از دستم بگیرند جیغ یاد گرفتم جیغ می زنم خلاصه بازار قلدری گرمه من هم جیغ کش تازه عاشق ریشه قالی هستم وقتی ...
4 خرداد 1390

نوشتن وبلاگ

سلام به همه مهربانها می خواهم چند تا از عکسهایم را در حال کار با کامپیوتر و به روز رسانی وبلاگم براتون بگذارم تا از نزدیک شاهد تلاش های من برای به روز رسانی وبلاگم باشید         ...
31 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من هورادم می باشد