هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

من هورادم

این روزها

1392/5/25 12:37
نویسنده : مامان و بابا
1,300 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه مهربانها

روزهای زیادی نبودم می شه گفت از عید تا به حال آپ نشدم این مدت اتفاقات زیادی افتاده  مثلا من از اسفند تا به حال دیگه پوشک نمی پوشم  و خودم می روم دستشویی دیگه اینکه توی اردیبهشت ما رفتیم نمایشگاه گل لاله توی جاده چالوس که خیلی زیبا بود .یک اتفاق بد هم افتاده  یک روز با بابایی داشتم توی خیابان راه می رفتم که یک مغازه حیوان فروشی دیدم رفتم پرنده ها را نگاه کنم که صاحب مغازه میمون ازقفس دراورده بود میمون به من حمله کرد من خیلی ترسیدم  بدنم پر از جای  چنگ میمون شد و زخم شد بابا به سرعت نجاتم داد اما بر اثر شوک ترس این اتفاق من زبانم بند آمد و  دچار  لکنت زبان شده ام  الان دارم  داروهای همیوپاتی مصرف می  کنم که خیلی بهتر شد ه ام .

یک اتفاق خوب هم افتاده عموحسام ازدواج کرده و من زن عمو آناهیتا را خیلی دوست دارم همش باهم بازی می کنیم و من عاشقشم انشاالله خوش بخت بشن.

راستی من  توی تابستان هفته ای 3 روز مهدکودک می روم  مهد گلدونه  اسم خانم معلمم خاله ندا است خیلی مهربان و خوش اخلاق است و من کلی دوست جدید پیدا کردم و کلی بازی  می کنم .

 

روز 13 به در

 

روز اول مهد کودک

 

روز اول مهد کودک

 

نمایشگاه گل لاله

 

نمایشگاه گل لاله

 

نمایشگاه گل لاله

 

نمایشگاه گل لاله

 

نمایشگاه گل لاله

 

نمایشگاه گل لاله

 

 خوابیدن آقا هوراد

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

نگین مامان رادین
13 مهر 92 18:27
___$$$$$$$$______$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ______$$$$$$$$$$$$$$$$$ ________$$$$$$$$$$$$$ ___________$$$$$$$ _____________$$$ ______________$ آپم و منتظر نیم نگاهی حتی گذرا ...... چه پسر نازی چه عینکی چه قد خوشتیپ شدی
نگین مامان رادین
16 مهر 92 17:43
کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ، ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم روزت مبارک فرشته ی کوچولوی دوست داشتنی
مامان غزل
1 آبان 92 23:00
سلام مهربون کامنتاتون رو که دیدم خیلی خوشحال شدم وکلی هم خجالت کشیدم که چرا اینقدر بی معرفت بودم که حتی یه سر نزدم بهتون ماشالله هزار ماشالله به هوراد جان چقدر آقا شده واسه خودش همین روزا دوباره بر میگردم واسه آپ کردن بلاگ بازم مرسی خانومی که به یادمون بودی از طرف من لپ هورادو بکش و مماغشو فشار بده یه ماچ شکلاتی هم بذار رو لپاش
ماجون
9 اسفند 92 20:44
بهما هم سربزنhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile_thum/25.gif
شیما
10 اسفند 92 16:49
سلام پسرتون زشته ولی خوشتیپه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من هورادم می باشد