عسلویه من و مامان و بابا همراه باب خاله شهرزاد و عمو رضا و دوستام ترنم جان و آقا شهریار رفتیم عسلویه پیش عمو شناسا و خاله پگاه خلاصه 2 روز هم آنجا بودیم طبیعت بکر و زیبایی دارد دایی ما را به خلیج نای بند برد که جنگل روی آب داشت و پرنده های خیلی زیبا و ما قایق سواری کردیم و خیلی خوب بود بعد برگشتیم شیراز و بعد از دو روز دوباره برگشتیم کرج . مدتی که شیراز بودیم خیلی کم بود و ما خیلی از دوستان و فامیل را ندیدیم انشالله دفعه بعد اما خیلی خوش گذشت ما 11 فرورودین برگشتیم خانه من دلم برای مامان میترا و بابا حسین و عمه آرزو و عمو حسام خیلی تنگ شده بود خیلی خوشحال شدم دوباره دیدمشان. توی را هم خیلی گرم بود و اتوبان به خاطر پایا...